
HOW
THE ECONOMIC
MACHINE
WORKS
ری دالیو یکی از بزرگترین سرمایهگذارای دنیاست. اون بنیانگذار شرکت بریجواتره؛ شرکتی که تبدیل شده به بزرگترین صندوق سرمایهگذاری دنیا. ری دالیو بیشتر از پنجاه ساله تو بازارهای مالی فعاله و کلی تجربه داره. هم کتاب معروفی به اسم اصول (Principles) نوشته و هم بارها بحرانهای بزرگ مثل بحران مالی ۲۰۰۸ رو پیشبینی کرده. خلاصه این آدم از اوناییه که وقتی راجعبه اقتصاد حرف میزنه، باید گوش بدی.
ما تو این مجموعه قراره خلاصه ویدئوها و آموزشهای ری دالیو رو براتون بیاریم. این اولین قسمته.
اقتصاد؛ سادهتر از چیزی که فکر میکنی
خیلیها فکر میکنن اقتصاد پیچیده و پر از عدد و فرمولهای عجیبغریبه. ولی دالیو میگه اقتصاد مثل یه ماشین ساده کار میکنه.
حالا چرا ساده؟ چون در نهایت اقتصاد از معاملهها ساخته شده. میلیونها معامله کوچیک که هر روز تکرار میشن.
هر معامله فقط یه چیز سادهست:
یه خریدار پول یا اعتبار میده و در عوض کالا، خدمات یا دارایی مالی میگیره. همین.
وقتی خرجی که همه با هم میکنیم جمع زده بشه، اون میشه کل مخارج اقتصاد. و چون خرج یه نفر، درآمد نفر دیگهست، پس همین چرخه باعث میشه اقتصاد حرکت کنه.
سه نیروی اصلی که اقتصاد رو میچرخونن
ری دالیو میگه پشت تمام بالا و پایینهای اقتصاد، سه تا نیروی مهم هست:
۱. رشد بهرهوری – وقتی با یاد گرفتن و تجربه بیشتر، کارامون رو بهتر و سریعتر انجام میدیم.
۲. چرخه بدهی کوتاهمدت – وامها و قرضهایی که بازه ۵ تا ۸ ساله دارن.
۳. چرخه بدهی بلندمدت – روندهای خیلی بزرگ و طولانی که ۷۵ تا ۱۰۰ سال طول میکشن.
اگه این سه نیرو رو با هم بذاریم روی میز، میتونیم خیلی خوب بفهمیم الان اقتصاد کجای کاره و بعدش چه اتفاقی ممکنه بیفته.
از یه معامله ساده شروع کنیم
همهچی از همون معامله ساده شروع میشه.
وقتی شما یه چیزی میخری، مثلاً نون یا ماشین یا حتی سهام، یه معامله شکل میگیره. پول نقد یا اعتبار میدی و در عوض چیزی میگیری.
بازار هم چیزی نیست جز جمع همه خریدارا و فروشندهها. بازار گندم، بازار خودرو، بازار سهام و …
و اقتصاد؟ جمع همهی این بازارها با همهی معاملههاش.
نقش دولت و بانک مرکزی
تو این بازی، دولت و بانک مرکزی هم نقش بزرگی دارن:
▪ دولت مرکزی مالیات میگیره و خرج میکنه.
▪ بانک مرکزی یه بازیگر خاصه؛ چون میتونه مقدار پول و اعتبار توی اقتصاد رو تغییر بده. این کار رو با بالا و پایین کردن نرخ بهره یا چاپ پول انجام میده.
اعتبار؛ موتور اصلی اقتصاد
بزرگترین بخش اقتصاد اعتبار یا همون وامه. شاید عجیب باشه ولی اعتبار خیلی وقتها از خود پول مهمتره.
وامدهندهها میخوان پولشون رو بیشتر کنن، وامگیرندهها هم دنبال چیزایی هستن که فعلاً پولش رو ندارن (مثل خرید خونه یا راه انداختن کسبوکار).
وقتی یکی وام میگیره، خرجش زیاد میشه. خرج اون میشه درآمد یکی دیگه. درآمد اونم زیاد میشه و خودش راحتتر وام میگیره. این چرخه همینطور ادامه پیدا میکنه و اقتصاد رو بزرگتر میکنه.
اما فراموش نکنیم: اعتبار از آینده قرض گرفتن به حساب میاد. یه روز باید پس داده بشه.
چرا چرخه درست میشه؟
تا وقتی همه دارن خرج میکنن، همه خوشحالن. ولی وقتی موعد بازپرداخت برسه، مردم باید کمتر خرج کنن. اینجاست که اقتصاد وارد یه چرخه میشه:
▪ یه مدت رشد و رونق (به خاطر وام و خرج بیشتر)
▪ بعدش کاهش و رکود (به خاطر بازپرداخت و کم شدن خرج)
این چرخه هم در کوتاهمدت اتفاق میافته (۵ تا ۸ ساله) و هم در بلندمدت (۷۵ تا ۱۰۰ ساله).
بهرهوری در بلندمدت، اعتبار در کوتاهمدت
در بلندمدت چیزی که سطح زندگی ما رو بالا میبره، همون رشد بهرهوریه؛ یعنی یادگیری، نوآوری و تلاش بیشتر.
ولی در کوتاهمدت، اعتبار خیلی بیشتر از بهرهوری اقتصاد رو تکون میده. چون وام گرفتن سریع میتونه خرجکردن رو زیاد کنه.
اقتصاد بدون اعتبار چطور میشه؟
تصور کن اقتصاد اصلاً وامی نداشت. اون وقت تنها راه برای خرج بیشتر، این بود که بیشتر کار کنیم و بهرهورتر بشیم. رشد هم فقط آهسته و خطی اتفاق میافتاد.
اما چون اعتبار وجود داره، میشه خرجکردن رو جلو انداخت. یعنی از آینده قرض بگیریم و امروز بیشتر خرج کنیم. و همین باعث میشه اقتصاد پر از بالا و پایینهای تکراری بشه.
فرق پول و اعتبار
خیلیها فکر میکنن پول و اعتبار یکیه. ولی فرق دارن:
▪ وقتی با پول نقد چیزی میخری، معامله همون لحظه تسویه میشه.
▪ ولی وقتی با اعتبار میخری، یعنی داری قول میدی بعداً پرداخت کنی. پس یه بدهی و یه دارایی جدید ایجاد میشه که تا روز پرداخت باقی میمونه.
جالبه بدونی تو آمریکا کل پول نقد حدود ۳ تریلیون دلاره، ولی اعتبار بیشتر از ۵۰ تریلیون دلاره! یعنی بخش اعظم چیزی که مردم بهش میگن «پول»، در واقع همون اعتباره.
اعتبار؛ خوب یا بد؟
خود اعتبار بد نیست. بستگی داره کجا خرج بشه.
▪ اگه با وام بری تلویزیون بخری، درآمدی ایجاد نمیکنه که بدهی رو پس بدی. این بدهی بده.
▪ ولی اگه با وام تراکتور بخری، میتونی محصول بیشتری برداشت کنی و درآمدت بالا میره. هم بدهی رو پس میدی، هم زندگیت بهتر میشه. این بدهی خوبه.
مثال ساده
فرض کن سالی ۱۰۰ هزار دلار درآمد داری و هیچ بدهی هم نداری.
میتونی ۱۰ هزار دلار دیگه با کارت اعتباری وام بگیری. پس خرجت میشه ۱۱۰ هزار دلار.
خرج تو، درآمد نفر بعدیه. اون نفر حالا میتونه بیشتر وام بگیره و خرج کنه. همینطور ادامه پیدا میکنه و همه درآمد بیشتری میبینن.
ولی… یادت باشه این چرخه یه جایی میشکنه. چون بالاخره همه باید وامهاشون رو پس بدن.
چرخه بدهی کوتاهمدت
وقتی خرج و وامگیری زیاد میشه، اقتصاد وارد رونق میشه. ولی به مرور قیمتها هم بالا میره (تورم).
اینجاست که بانک مرکزی وارد عمل میشه و نرخ بهره رو زیاد میکنه. با این کار، وام گرفتن سختتر میشه، مردم کمتر خرج میکنن، درآمدها پایین میاد و اقتصاد وارد رکود میشه.
وقتی رکود خیلی شدید بشه و دیگه تورم نگرانی نباشه، بانک مرکزی دوباره نرخ بهره رو پایین میاره. باز وامگیری زیاد میشه، خرج کردن بیشتر میشه و اقتصاد یه بار دیگه رونق میگیره.
جمعبندی
اقتصاد مثل یه ماشینه.
همهچیز از معاملههای ساده شروع میشه، ولی وقتی پای اعتبار و بدهی وسط میاد، چرخههای بالا و پایین درست میشن. بانک مرکزی هم با بالا و پایین کردن نرخ بهره سعی میکنه این چرخهها رو کنترل کنه.
این تازه اولشه. تو قسمتهای بعدی، دالیو عمیقتر میره سراغ چرخهها و توضیح میده چطور میشه آینده اقتصاد رو بهتر فهمید.
عنوان های اصلی
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است، و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز، و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد، کتابهای زیادی در شصت و سه درصد گذشته حال و آینده، شناخت فراوان جامعه و متخصصان را می طلبد، تا با نرم افزارها شناخت بیشتری را برای طراحان رایانه ای علی الخصوص طراحان خلاقی، و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد، در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها، و شرایط سخت تایپ به پایان رسد و زمان مورد نیاز شامل حروفچینی دستاوردهای اصلی، و جوابگوی سوالات پیوسته اهل دنیای موجود طراحی اساسا مورد استفاده قرار گیرد.